الرد علی موسی جار الله (کتاب)«الرد علی مسائل موسی جار الله و رسالة فی اللعن و فضل العلویین» تالیف آیتالله شیخ هادی کاشف الغطا (۱۲۹۰- ۱۳۶۱ ق) است. ۱ - معرفی اجمالیمشتمل بر دو رساله اعتقادی میباشد [۱]
الرد علی موسی جار الله، شیخ هادی کاشف الغطا، ص۲.
که نویسنده در جواب پرسشهایی که از وی شده، تدوین نموده است. عمده مباحث، مربوط به مسایل اختلافی بین شیعه و اهل تسنن است.۲ - انگیزه تالیفنویسنده که از بزرگان شیعه است، جهت ایجاد وحدت و همدلی بین شیعه و سنی به صورت عالمانه و محققانه این پرسشها را پاسخ گفته است. ۳ - گزارش محتوارساله اول، شامل پاسخهایی است که مؤلف در جواب سؤالات موسی جار الله بیان کرده است. وی، به عنوان یکی از اهل تسنن، در نامهای سرگشاده به علمای نجف ، برخی از مسایل اختلافی بین شیعه و سنی را مطرح نموده و از دانشمندان شیعه جواب آنها را درخواست مینماید. در آن نوشته، مسایلی را به عنوان اعتقادات شیعی ذکر کرده که برخی از آنها کذب محض است (مانند قول به تحریف قرآن )؛ و برخی نیز در اثر تفسیر نادرست، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. مسایل مطرح شده عبارتند از: تکفیر و لعن صحابه ، تحریف قرآن، انکار احادیث عامه، تاویل قرآن ، تقیه ، متعه ( ازدواج موقت )، اختلاف بین امام علی علیهالسّلام و عدهای از صحابه، مسئله عول، مسئله نسیئ، حجة الوداع . مؤلف در پاسخ موسی جار الله، اولا خطاها و اشتباههای وی را متذکر میشود و سپس بیان میکند که اشکال کننده قصدی جز توهین به شیعه و افترا بر امامیه نداشته است؛ زیرا ادعاهایی که وی مطرح کرده، یا از اساس غلط است و شیعه چنین عقایدی ندارد؛ و یا آن جور که وی ادعا کرده، نیست. رساله دوم نیز در جواب سؤالی به این مضمون است که: حکم شرعی لعنت فرستادن بر یزید چیست؟ آیا لعن یزید جایز است یا خیر؟ مؤلف، در ضمن دو مقام و یک خاتمه به این سؤال پاسخ میگوید: در مقام اول دلایل کسانی که لعن یزید را جایز ندانستهاند مطرح میکند؛ مانند غزالی و ابن تیمیه . در مقام دوم، ادله آنهایی که لعن را جایز دانستهاند، میآورد و حتی بیان میدارد که لعن کسانی که مستحق لعن هستند مستحب است. مؤلف در پایان ادله ویژهای که دال بر جواز لعن یزید است را ذکر میکند. در خاتمه نیز به بیان فضیلت و برتری علویون از بنی هاشم و مناقب آنها میپردازد. مؤلف از قول غزالی نقل کرده است که نمیتوان به قطع و یقین قتل امام حسین علیهالسّلام را به یزید نسبت داد و چون چنین است نباید وی را لعن کرد. وی در جواب پاسخ میدهد که چگونه یک اندیشمند مسلمان میتواند یکی از مسلمات تاریخی را نادیده بگیرد و چشمش را بر روی حقایق ببندد. وی در پایان میگوید: یزید همه اسباب لعن را در خود جمع کرده است و لذا واجب است از وی برائت جوییم و لعن وی نیز جایز است. یزید اولا، امام حسین علیهالسّلام و مؤمنان بسیاری را از روی عمد به قتل رسانده است و کسی که از روی عمد مؤمنی را به قتل برساند توبه اش قبول نیست. ثانیا، وی در زمین فساد بزرگی به پا کرده، پس وی مفسد فی الارض است. ثالثا، یزید در منطقه حرم امن الهی، در واقعه حره ، جنگ و خونریزی به راه انداخت و بنا به فرموده پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم هر کس در بیت الله الحرام چنین اعمالی انجام دهد لعنت خدا و ملائکه و مردم بر وی باد. رابعا، یزید مسلما کافر و مرتد است. خامسا، وی دشمن خدا و رسول خدا بود و کسی که این ویژگیها را داشته باشد، مستحق لعن و نفرین است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جامع فقه اهل بیت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |